بهشتم گم شده بر باد رفته

صدام کن اسم من از یاد رفته

صدام کن بی صدات از دست میرم

نذار از ترس تنهایی بمیرم

 

دلم آواز کولی وار میخواد

دلم آغوش گندم زار میخواد

من از دلبستگیها زخم خوردم

دلم یه عشق بی آزار میخواد

 

خواب دیدم آسمون از چشم ماه افتاده بود

خون من از گوشه چشم تو راه اتفاده

خواب دیدم سایه ای بود که همراهی نداشت

توی خوابم یه فرشته بالهاشو جا گذاشت

 

چه حالی حس پر کشیدن

یه دریا رو یه جرعه سر کشیدن

با چشم بسته آدمها رو دیدن

به تو قبل از دوراهی ها رسیدن

 

چه بد حالیه حس بی پناهی

زمین افتادن از بی تکیه گاهی

تصور کردنهای اشتباهی

رسیدن از سیاهی به سیاهی

 

خواب دیدم آسمون از چشم ماه افتاده بود

خون من از گوشه چشم تو راه افتاده بود

خواب دیدم سایه ای بودم که همراهی نداشت

توی خوابم یه فرشته بالهاشو جا گذاشت


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها